لباس سنّتی زنان کهگیلویه و بویراحمد
(نویسنده:زینب مصدق)
مقدمه
منطقه ی کهگیلویه و بویراحمد یکی از کهنترین سرزمینهایی است که در نقشهی جغرافیایی فلات ایران و بویژه سرزمین ایران بهچشم میخورد. بر خلاف نظر و دیدگاه برخی از صاحبنظران مبنی بر نوپا بودن این کهن دیار و فرهنگ و سنن مردمان آن، گفته میشود؛ کهگیلویه و بویراحمد از نقطهنظرهای بیشمار در زمرهی خاصترین و بینظیرترین مناطق بکر و دستنخورده بهشمار میرود.
این کهن دیار چه از نظر فرهنگی و جغرافیایی و چه از نظر اجتماعی و سیاسی، الگوهای ویژه و خاص خود را داشته ، دارد و خواهد داشت . بهگونهای که قابل مقایسه با هیچ نقطهی دیگری در فلات ایران نخواهد بود. مصداق دیدگاه و نظرات یاد شده را بهخوبی میتوان در سنن، آداب و رسوم و شیوههای متفاوت و منحصر بهفرد مردم ساکن در این حد و مرز مشاهده و ملاحظه نمود.
راه و روشهای خاص در برگزاری مراسم شادی و شیون، سبکهای منحصر بهفرد در بکارگیری اسباب و لوازم، آداب و رسوم ویژه در بزرگداشتها و عملکرد آنان در برخورد با موانع و مشکلات و تکیه بر فرهنگ خود داشتن، دلیل قانع کنندهای در حفظ و تداوم فرهنگ و اجتماعیات این مردم از گذشته تا کنون بوده است.
لباس محلی، هنر ماندگار زنان کهگیلویه و بویراحمد
در کنار آداب و رسوم و سبکهای ویژه در شئون مختلف و متفاوت زندگی جمعی و شخصی، آنچه بیش از همهچیز توجه و دقّت هر بینندهای را بهخود جلب مینماید، شیوه و سبک خاص و بیمانند پوشش و لباس زنان کهگیلویه و بویراحمدی است که چه بسا در پارهای مواقع، ذهن فعال و کاوشگر بومگردان را بیش از هر هنر دیگری در میان این ایلات و قبایل بهخود جلب مینماید. بطور قطع آنان با خود گفتهاند چگونه و در چه شرایطی زنان کهگیلویه و بویراحمدی در طول دوران و از زمانهای بسیار دور تا کنون توانستهاند چنین پوشش خاص و ویژهای را طراحی کرده و مورد استفاده قرار دهند.
بهطور قطع آنان قادر بودهاند مانند بسیاری دیگر از زنان با فرهنگهای دیگر، لباسی را طراحی و بهصورت ساده و ابتدایی دوخته و مورد بهرهبرداری قرار دهند. زنان این خطه از ایران نه تنها در این مورد ویژه بلکه در تمام موارد مشابه دیگر هیچگاه متکی به هیچ آداب و رسوم و سنن از میان اقوام و ملل دیگر نبودهاند، لذا در این مورد خاص نیز با کمک و یاری گرفتن از ذهن خلّاق و متفکر خود چنین طرحهای زیبا و چشمنوازی را در پردهی ذهن پویای خود ترسیم نموده و سپس مورد استفاده قرار دادهاند.
علاوه بر موارد یاد شده، ذکر این نکته خالی از لطف نخواهد بود که در دنیای کنونی که زنان و دختران مشرق زمین بیش از پیش در فکر پیوستن به دهکده ی جهانی بوده و تمایل زیادی به پیش رفتن با دنیای مدرن غرب در زمینهی پوشش و لباس دارند، با اطمینان خاطر میتوان گفت که هیچیک از زنان و دختران کهگیلویه و بویراحمدی از گذشته تا کنون لباس محلی خود را به هیچ نوع پوشش چه داخلی و چه خارجی ترجیح نداده اند.
بخشهای مختلف پوشش محلی
از میان تمام طرحها و الگوهای طراحی شدهی لباسهای سنتی و قومی در ایران زمین، لباس های سنتی و محلی زنان کهگیلویه و بویراحمد، تنها لباسی است که در طول سالیان دور تاکنون دستخوش تغییر و تحول واقع نشده و به همان سبک و سیاق قدیمی و باستانی خود باقی مانده است. شاید در نوع پارچهها و مدلهای مختلف آن بویژه در گزینش طرحهایی با عنوان«دمه» و «چینی» در تومبونها یا همان دامنهای لباس طرحهایی کم یا زیاد شده باشد و یا از الگوهای بومی و منطقهای بهره برده شده باشد اما آنچه واضح و روشن است اینکه حتی اگر مبنی را بر تغییر سطحی و ظاهری طرح لباسهای محلی قرار دهیم، باز هم گفتهمیشود این طرح و الگوها ساخته و پرداختهی ذهن و اندیشهی خلاق زنان و دختران کهگیلویه و بویراحمدی بوده است نه اینکه از بیرون طراحی و ارائه شده باشد یا با طرحهای جدید و بروز کنونی طراحی و دوخته شده باشد.
لباس محلی زنان کهگیلویه و بویراحمدی از چند بخش یا قسمت یا تکه فراهم شده است که هریک از آنها مکمل و تمامکنندهی بخشهای دیگر است. هر یک از این بخشها بهخودی خود زیبایی خاص و ویژهای دارد اما زمانیکه در کنار هم قرار داده شده و پوشیده میشود نه تنها خود لباس بیشتر زیبایی و منحصر به فرد بودن خود را نشان میدهد بلکه بر جمال و زیبایی و اندام و هیکل زنان و دختران لر کهگیلویه و بویراحمدی نیز تأثیری چندبرابر خواهد گذاشت.
همانطور که گفته شد این لباس محلی از چند بخش تشکیل شده است که هر یک از آنها بدون دیگری جلوهی خاص خود را نشان نخواهد داد. علاوه بر تمبون(دامن)، پیراهن که بهطور معمول همرنگ و در پارهای موارد میتواند مرتبط و یا غیر مرتبط با رنگ و طرح و نقوش تمبون باشد، بر روی تمبون قرار میگیرد که سایز و اندازهی و متراژ آن ارتباط مستقیمی با متراژ تمبون دارد. در بسیاری مناطق از نظر اندازه موازی با چین و یا حاشیهی تمبون بریده میشود و در برخی موارد و با در نظر گرفتن سلیقهی شخص، میتواند کوتاهتر از حد چین یا حاشیهی تمبون باشد.
پیراهن محلی از دو طرف درز و یا چاکی دارد که باز میتواند تا سرحد شروع بلندای تمبون باشد و یا چاک آن بالاتر از حد بلندای تمبون بریده شود و درز داده شود. در هر دو حالت جلوه و زیبایی خود را حفظ خواهد کرد.
علاوه بر دو مورد گفته شده؛ روسری «کهنهی محلی» هست که باز هم مطابق شأن و سلیقهی شخص گزینش شده و سپس بر حسب متراژ خاص و ویژهای بریده و دوخته میشود. بطور معمول جنس آن، تور نازک است که البته کسانی که با پوشیدن این جنس خاص مخالف هستند در بیشتر موارد زیر آن روسری دیگری سر میکنند اما سبک سنّتی آن، همان شیوهی قدیمی و تور مانند آن است که زنان و دختران، طره«زلف» خود را از زیر آن بیرون انداخته و دوباره بخش انتهایی موهای خود را از زیر آن به زیر گردن عبور میدهند.
روسرس های تور بهطور معمول به دلیل جنس خاص داشتن، از سر سُر خورده و باعث اذیت شدن زنان و دختران میشدهاند. اینبار نیز ذهن خلاق و پویای هنرمندان کهگیلویه و بویراحمدی شکوفا شده و با خلق و طراحی «لَچَک» مانع از افتادن و لیز خوردن روسری شدهاند.
لچک به دانههای پولک و مهرههای رنگی و و در برخی موارد با دانههای اشرفی مزیّن میشده و میشود. البته در گذشته بیشتر با دوخت اشرفی در گرداگرد پیشانی تزئین میشده است اما اکنون بیشتر با پولک و یا شکل جدیدتر آن یعنی سِرمه دوزی مزین میشود. رنگ آن نیز سلیقهای بوده و در تناسب با رنگ روسری و لباس میباشد.
یکی از زیباترین و ماندگارترین و دوستداشتنی ترین بخشهای لباس محلی کهگیلویه و بویراحمد، چهار قد(سربند) است که به دلیل اهمیت و ارزشی که در جاندار کردن و روحبخشی به لباس محلی دارد، به بهترین شکل ممکن و در نابترین طرحها و نقشهای بیاد ماندنی طراحی و نقاشی شده است.
رنگ چهار قد که معمولا در سازگاری با رنگ و طرح لباس میباشد در پارهای موارد در تضاد با آن مورد گزینش قرار میگیرد که در این صورت نیز جلوه و زیبایی منحصر بهفردی به امتداد و قد و هیکل شخص داده است.
منحصر بهفرد بودن پوشش محلی کهندیار لُربزرگ(کهگیلویه و بویراحمد)
به دلیل تعصب آگاهانه و متفکرانه و اصرار بر حفظ سنن در انتخاب پوشش محلی زنان کهگیلویه وبویراحمدی، امروزه به روشنی شاهد این جریان بوده و هستیم که بسیاری از زنان و دختران از جنوب و جنوب غربی و حتی جنوب شرق ایران به این پوشش روی آورده اند چه ترک باشند و چه لر.
پوشش محلی و منحصر بهفرد کهگیلویه و بویراحمدیها، در هر صورت، تأثیری عمیق در شیوهی پوشش و گزینش لباس محلی زنان و دختران در میان دیگر ایلات و اقوام ایرانی داشته است تا جایی که بسیاری از ایلات لر و ترک و حتی فارس در استانهای همجوار با توجه به فراموش کردن لباس و پوشش محلی خود، دوباره جذب این پوشش شده اند آن هم از نوعی که جزو پوشش زنان لر و دختران بینظیر کهگیلویه و بویراحمدی بوده است.
بهطور معمول متراژ یکدست لباس محلی بدون در نظر گرفتن روسری(کهنه) و چهارقد، بین شش تا هفت متر برآورد میشود که این حجم لباس نه تنها برای حفظ و صیانت از ظاهر و بدن زنان و دختران این خطه قابل اهمیت است بلکه به دلیل کوهستانی بودن و شرایط آب و هوایی خاص مناطق زاگرس نشین مانند دیواری محکم در برابر سرما و سوز و در فصول گرم برای جلوگیری از گرمای شدید و خنک نگهداشتن بدن قابل بررسی است به این معنی که در فصول سرد سال با گرم نگه داشتن و در فصول گرم با حفظ خنکی و نگهداشت رطوبت ، بدن را محافظت مینماید.
یکی دیگر از موارد پوشش محلی زنان و دختران در کهگیلویه و بویراحمد بخشی از آن لباس با عنوان«دَلگ/ با سکون حرف لام» است که امروزه کمتر به آن توجه میشود ولی در گذشته بسیار مورد استفاده بوده است. در حقیقت کُتی زنانه است که سرآستینهایی بلند دارد به گونهای که یک وجب از سرانگشتان بیرون میباشد. این تن پوش در رنگهای مختلف و مانند طرح و رنگ لباس به سنّ و سال و موقعیت اجتماعی اشخاص مورد استفاده قرار میگرفته است.